مکاتب سیاسی

 

مکتب های سیاسی1
"امپریالیسم"
"امپریالیسم" به حکومتی می گویند که قدرت و وسعت فراوانی داشته باشد و ملت های گوناگون را زیر نفوذ و سلطه ی خویش قرار داده باشد. امپراطورهای بزرگ و استعمارگران تاریخ از آن جمله اند. امپریالسم جهانی به هر شیوه ی غیر اخلاقی دست می یازد تا همچنان قدرت جهانی خود را حفظ نموده و از رشد علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم دنیا جلوگیری نماید تا بتواند یگانگی قدرت خود را صیانت نماید.
 
"سوسیالیسم"
در دنیای سیاست به تفکر "تعدیل ثروت" و "جلوگیری از تمرکز سرمایه در دست عده ای معدود و سهیم ساختن مردم در منافع، مواهب اجتماعی و طبیعی و نیز کنترل نمودن تمام شرکت ها و موسسات اقتصادی توسط حکومت و دولت به شیوه ای که به نفع اکثریت بوده باشد" از معتقدات این مسلک سیاسی است.
 
"دموکراسی"
قاموس سیاست به "حکومت مردم بر مردم براي مردم" "دموکراسی" می گوید. این اندیشه از دیر زمان یعنی یونان باستان در چنته ی فکری بشری وجود داشته و یکی از آرمان های بشری بوده است. تنها کشورهای اندکی توانسته اند به این آرمان بشری آن هم به طور نسبی دست یابند.
 
"ناسیونالیسم"
در مشرب های سیاسی "ناسیونالیسم" به مسلکی گفته می شود که در آن به "مردم اصالت" داده می شود. در واقع، "ملی گرائی" و "وطن پرستی" به نوعی "ناسینالیسم" گفته می شود. هرگاه این مکتب به افراط کشیده شود، زمامداران آن معتقد به "برتری ملت خود نسبت به سایر ملت ها" می شوند و طبیعی است که چنین تفکری خطرناک و پیامدهای ناگواری چون جنگ های خانمانسوز و بارهای مالی و اقتصادی بی شماری بر ملت خود و دیگر ملت ها تحمیل می نماید.
 
"فاشیسم"
یکی از خطرناک ترین مشرب های سیاسی است که در اندیشه ی آن "جنگ امری لازم، ضروری و غیر اجتناب" می باشد. مردم در این مکتب سیاسی باید همواره آماده ی نبرد و رزم باشند و دولت نیز باید در معتقدات، تفکرات، اعمال و قدرت های افراد نظارت کامل و بی چون و چرا داشته باشد. "فاشیست ها" معتقدند که در اداره ی کشور وجود احزاب سیاسی متعدد و چندگانه لازم نمی باشد، بلکه تنها یک حزب سیاسی کافی است که همان عقیده ی خود آنان باشد. نمونه بارز این نوع مشرب سیاسی را می توان در آلمان نازی زمان هیتلر و در روسیه زمان استالین و در ایتالیای هنگامه ی موسولینی به خوبی در پیشینه ی تاریخی این ملت ها پیدا نمود.
 
"فئودالیسم"
در اصطلاحات سیاسی به "حکومت مالکان، اشراف و ثروتمندان" "فئودالیسم" گفته می شود. در این رویکرد سیاسی حاکمان رعایای خود را از هر نوع حقوقی محروم می سازند. سیستم های روستائی ارباب و رعیتی نمونه ی این مکتب بجا مانده از اندیشه های یخ زده ی قرون وسطی می باشند.
 
"کاپیتالیسم"
"کاپیتالیسم" یا "سرمایه داری" عبارت از وجود مالکیت های بزرگ شخصی است به شیوه ای که کارخانجات و معادن کشور را در اختیار خود گرفته و کارگران را استثمار یا بهره کشی می نمایند. چنین سرمایه داران کم شمار با اتحاد هم تشکیل کارتل ها و تراست ها را می دهند تا اجناس و تولیدات خود را به هر قیمتی که می خواهند به بازارهای هدف عرضه کنند.
 
"کمونیسم"
به مسلکی که بر اساس لغو مالکیت فردی و اشتراک قرار دارد، گفته می شود. در این نوع حکومت، مالکیت فردی وجود ندارد، بلکه مالکین تنها به طور اشتراکی حاکم می باشد و هر فردی به میزان نیاز خود می تواند از منافع عمومی استفاده و بهره ببرد. در این شیوه ی حاکمیتی، دولت تمام امور اجتماعی و اقتصادی جامعه را به نفع مردم قبضه نموده و به کنترل خود در آورده و در همه ی آنان دخالت مستقیم و حاکمیتی دارد
 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط میر محمد حسینی سفیدان جدید

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 234
بازدید کل : 5737
تعداد مطالب : 106
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1





اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان