ديدگاه جامعه شناسي تالكوت پارسونز
تالكتوت پارسونز (1902 -1979) جامعه شناس آمريكايي يكي از بزرگترين نظريه پردازان قرن بيستم است. تفحص ژرف در آثار جامعه شناسان مهم اروپايي (وبر، دوركيم، پارتو) و تامل در مسائل و بحران هاي عظيم اين قرن سرانجام او را به سوي ساختن تئوري هاي جديد در رابطه با كنش فردي، نظام اجتماعي و سيستم فرهنگي كشاند. پارسونز براي عناصر فرهنگي و اجتماعي در شكل گيري سياست و اقتصاد نقش عمده اي قائل بود و در ترويج مكتب «كار كردگرايي ساختي» تلاش بسياري كرد. نظريه هاي كلان، بيان پيچيده، ديدگاه متعالي و تفكر نظام ساز وي، به شدت مورد ملامت و تهاجم بعضي حوزه هاي جامعه شناسي (بخصوص ديدگاه ديالكتيكي) قرار گرفته است.
سوسیالیسم
نظریهای سیاسی اقتصادی یا سیستمی از سازمان اجتماعی مبتنی برمالکیت مشترک یا دولتی
ابزار تولید،توزیع و مبادله-هرچند که همانند سرمایهداری،سوسیالیسم نیز شکلهای
بسیار و پراکنده به خود میگیرد و یک مفهوم دائما درحال تحول است .
کارکرد گرایی
مکتبی فکری که می گوید جوامع یا نظام های اجتماعی " نیازهایی" دارند و ما می توانیم
نهاد ها و اعمال را بر حسب " کارکرد " هایی که برای بقای کل به اجرا در می آورند،
تبیین کنیم . تبیین کارکرد گرایانه در تمام سنت های علوم اجتماعی رایج است و هیچ
مکتب واحدی از کارکرد گرایی مدرن وجود ندارد .
كودتاي 28 مرداد از زبان طراح آن
در سال 1953 آيزنهاور، رئيسجمهوري آمريكا طرح رهبري وهزينه كودتايي كه منجر به سقوط دولت دكتر مصدق گرديد فراهم كرد. اينك عامل واجراكنندة طرح كودتاي «سيا» كه عمليات مربوطه را به طور سري در ايران انجام دادهاست، از اين راز پرده برميدارد:
اصطلاحات جامعهشناسی و علوم سیاسی
آگاهی از معنای اصطلاحات درهرعلمی اولین قدم در شناخت آن علم و توافق بر روی
مبانی آن است . اصولا بدون شناخت ازمفاهیم واصطلاحات هرعلم هرگونه بحثی در آن علم
برای رسیدن به یک توافق اجمالی امکان پذیر نیست . با توجه به ضرورت این امر بهتر
با بعضی از اصطلاحات مهم و کلیدی جامعه شناسی و علوم سیاسی با
رجوع به فرهنگ نامه های معتبر دراین زمینه ها ، آشنا شويم
خلاصه انديشه ها كارل ماركس
ماركس پايه و اساس كار خود را تحليل و بررسي دوره هاي تاريخي قرار مي دهد . او مي گويد جامعه از توازن نيروهاي متضاد ساخته شده ، نه رشد، آرام بلكه موتور پيشرفت تاريخ نبرد بوده يعني نيروي برانگيزاننده ي تاريخ همان شيوه ي ارتباطات انسانها در رهگذر كشمكشهايشان برا ي به دست آوردن زيست مايه از چنگ طبيعت است .
خلاصه کتاب:کالبد شکافی چهار انقلاب(کرین برینتون)
معانی مختلفی از انقلاب ذکر شده ویه گونه های مختلف خطاب میشود در مفهومی عام معنایی در حدود یک دگرگونی شدید و ناگهانی دارد.هرچند انقلاب را برای نشان دادن دگرگونی بیان میکنیم اما معنای بسیار دقیق تر ان را در نظر داریم.انچه مورد نظر ماست جانشینی گروهی است که تا بحال صاحب منصب حکومت نبودند و حال به این مقام میرسند.به هرحال هرچه انقلاب را در نظر گیریم در نیمه سده بیستم موضوعی بحث برانگیز شده است در تحلیل امور انسانی بی طرفی کاری بس مشکل است بسیاری میگویند درهنگام توصیف یک رخداد باید از افراد ان واقعه اعلام برائت کنیم درغیر این صورت به نتایج درستی نمیرسیم.هدف ما ازاین بررسی بدست اوردن تخمینهایی در باب ۴ انقلاب امریکا،فرانسه،روسیه و انگلیس است.
خلاصه تاريخ ايران قبل و بعد از اسلام
شاید بسیاری باور ننمایند که از سال سی.ام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال 1344ه.ق(=1304ه.خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان می.باشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کرده.اند
• در جریان اولتیماتوم روسیه مجلس دوم منحل گردید
• یک سال پس از تشکیل مجلس سوم به دلیل شروع جنگ جهانی اول مجلس تعطیل گردید.
مکتب های سیاسی1
,امپریالیسم,سوسیالیسم,کمونیسم,
دموکراسی,کاپیتالیسم,ناسیونالیسم,
فاشیسم,فئودالیسم
لقمه اول از علم سياست
تعریف سیاست,مرزهای دانش سیاسی,
تحول تاریخی در مفهوم سیاست,تعریف دولت,
تعریف حکومت,تمایزات دولت و حکومت
دلم جز مهر مه رويان طريقی بر نمیگيرد
ز هر در میدهم پندش وليکن در نمیگيرد
خدا را ای نصيحتگو حديث ساغر و می گو
که نقشی در خيال ما از اين خوشتر نمیگيرد
حافظ6
دهان تنگ شيرينش مگر ملک سليمان است
که نقش خاتم لعلش جهان زير نگين دارد
بنازم دلبر خود را که حسنش آن و اين دارد
حافظ5
شربتی از لب لعلش نچشيديم و برفت
روی مه پيکر او سير نديديم و برفت
گويی از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت
حافظ 4
غرض ز مسجد و ميخانهام وصال شماست
جز اين خيال ندارم خدا گواه من است
حافظ ۳
آن شب قدری که گويند اهل خلوت امشب است يا رب اين تاثير دولت در کدامين کوکب است تا به گيسوی تو دست ناسزايان کم رسد هر دلی از حلقهای در ذکر يارب يارب است
فروغ فرخزاد
گناه گنه كردم گناهی پر ز لذت كنار پيكری لرزان و مدهوش خداوندا چه می دانم چه كردم در آن خلوتگه تاريك و خاموش در آن خلوتگه تاريك و خاموش نگه كردم بچشم پر ز رازش دلم در سينه بی تابانه لرزيد ز خواهش های چشم پر نيازش